شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

شنيدم كبري تصميم گرفته با چوپان دروغگو دوست بشه ولي نميدونم چرا بهش اعتماد كرده... آخه چوپان دروغگو همش ميگفت گرگ گرگ اما كسي نفهميد خودش گرگه... شايدم سايه شو ديده كه فكر كرده گرگ...
كبري هم به كوكب خانم نميگه دلش كجا گير كرده... ازونطرف دهقان فداكار به جاي قطار ميخاد نذاره كه قطار زندگي جوونا به سنگهاي كوهي كه ريزش كرده در جوونيشون برخورد نكنه ولي روباه و كلاغ نميذارن صداش به جايي برسه ....
حالا به نظر شما كبري كه عاشق شده ميتونه با گرگ دروغگو سرسالم بدر ببره؟؟؟
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top