عشق کهنه مرد، زندگی مشترکش را متلاشی کرد
صدای آه و ناله زن جوانی که فرزند 2 سالهاش را در آغوش داشت، تمام سالن دادگاه خانواده ایلام را در بر گرفته بود، اقوام و خویشان سعی در آرام کردنش داشتند اما کاری از پیش نبردند، اشکش چنان جاری بود که سر و صورت بچهای که در آغوش داشت را خیس کرده بود....
این زن جوان به خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت: 4 سال از ازدواج من و همسرم میگذرد، بعد مدتی نسبت به من بیتوجهی میکرد و رفتارش غیرعادی و مشکوک بود اما من به خاطر حفظ زندگیام چیزی به همسرم نمیگفتم تا اینکه متوجه شدم همسرم با یک زن دیگر در ارتباط است، از همان ابتدا زندگی مشترکمان باید متوجه رفتارهای غیرعادی همسرم میشدم اما متاسفانه با صبرکردن 4 سال از عمرم را بیهوده تلف کردم.
زن جوان که همچنان گریه میکرد، ادامه داد: همسرم از همان ابتدا با زن دیگری در ارتباط بود که قبلا از او خواستگاری کرده بود اما دخالت خانوادهها نگذاشته بود که با هم ازدواج کنند.
وی افزود: این مساله را در این مدت فهمیده بودم، اما هیچ ادله برای اثبات حرفم نداشتم تا اینکه 3 ماه پیش شوهرم را با یک زن در خیابان دیدم وقتی به خانه آمد از او توضیح خواستم اما او مرا زیر مشت ولگد گرفت و با این حرف که من از اول هم تو را دوست نداشتم مرا از خانه بیرون انداخت و حتی امان نداد کفشهایم را بپوشم. من هم با پای برهنه بچهام را در آغوش گرفتم و به خانه پدرم رفتم.
همسر این زن که در دادگاه حضور داشت، گفت: من از اول به این وصلت راضی نبودم و خانوادهام باعث شدند که من با این زن ازدواج کنم.
زن که همچنان با گریه و زاری میگفت زندگیام نابود شد، تاکید کرد: من دیگر حاضر نیستم با مردی که این چنین به زنش خیانت میکند زیر یک سقف زندگی کنم، مرگ را به این زندگی ترجیح میدهم.
در ادامه و درپی برگزاری جلسه دادگاه قاضی نیز پس از شنیدن اظهارات طرفین و بینتیجه ماندن تلاشهایش برای پس گرفتن درخواست طلاق، رای به جدایی این زوج داد.
موضوع مطلب : عقد نکاح - مهریه - طلاق - حقوق خانواده - حقوق زنان