سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
درباره وبلاگ


سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
صفحات وبلاگ
23090294263918019306.jpg

عکس:معمای 10 ماهه پرونده قتل سمیه زن جوان در شمال تهران

سمیه روی تخت استراحت می‌کرد که کیسه زباله را برداشتم و از خانه خارج شدم، پس از دقایقی وقتی به داخل آپارتمان برگشتم، ناگهان مردی قدبلند که لباس تیره به تن داشت را دیدم که می‌خواست وارد اتاق خواب شود.
ایران: با گذشت 10 ماه از قتل مرموز زن جوان در شمال تهران، همسر وی به عنوان مظنون اصلی جنایت همچنان مهر سکوت بر لب زده و در بازداشت است.


عکس : معمای 10 ماهه پرونده قتل سمیه زن جوان در شمال تهران

محسن - 35 ساله - که به اتهام قتل همسر 30 ساله‌اش - سمیه - بازداشت است، هنگام بازجویی و تحقیق در شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تهران با انکار دخالت در قتل همسرش به بازپرس شهریاری گفت: «من و سمیه 6 سال قبل ازدواج کرده و هر دو در یک شرکت ساختمانی کار می‌کردیم. او حسابدار بود و من هم از مدیران شرکت. زندگی خوبی داشتیم و در یک ساختمان 3 طبقه در خیابان پاسداران زندگی می‌کردیم که خرداد سال گذشته سمیه در جریان حادثه‌ای هنگام کار از طبقه پنجم ساختمان در حال ساخت به چاله آسانسور سقوط کرد و دست و پاهایش شکست. از آن زمان ناچار در خانه استراحت می‌کرد. مدتی مادر و خواهرش از او پرستاری کردند و مدتی هم برایش پرستار گرفتم.

اما زمانی که کسی کنارش نبود، خودم از او مراقبت می‌کردم. روز 10 مرداد 89 قرار بود او را به دکتر ببرم تا گچ دست و پاهایش را باز کند. شب هم قرار بود به خانه مادرم برویم، چرا که جشن تولدم بود. آن روز حدود ساعت 11 صبح به خانه آمدم تا به کارهای عقب‌افتاده رسیدگی کنم. سمیه روی تخت استراحت می‌کرد که کیسه زباله را برداشتم و از خانه خارج شدم، پس از دقایقی وقتی به داخل آپارتمان برگشتم، ناگهان مردی قدبلند که لباس تیره به تن داشت را دیدم که می‌خواست وارد اتاق خواب شود.

صورتش را خوب ندیدم، اما در حالی که شوکه بودم با عجله خود را به آشپزخانه رسانده و از داخل کشوی کابینت یک کارد برداشتم. وقتی به طرف اتاق دویدم، ناگهان به دلیل نامعلومی بیهوش شدم. نمی‌دانم چه مدت بیهوش بودم. اما وقتی چشم باز کردم، روی زمین افتاده بودم. به سختی از جا بلند شده و به اتاق خواب رفتم، تخت پر از خون بود و سمیه نفس نمی‌کشید. خون از سر و بدنش جاری بود. می‌خواستم تلفنی موضوع را به پلیس خبر دهم که دوباره بیهوش شدم. ساعتی بعد وقتی چشم باز کردم، داخل آمبولانس بودم و پرستار گفت که شکمم با کارد مجروح شده است.»

از سوی دیگر مادر مقتول که در جلسه بازجویی حضور داشت، با اعتراض به گفته‌های دامادش به بازپرس گفت: 2 ماه قبل از قتل دخترم، همین مرد - اشاره به داماد - او را از طبقه پنجم ساختمان به داخل چاله آسانسور پرت کرد. دخترم خودش به من گفت که شوهرش او را پرت کرده، اما حاضر به شکایت نشد، چرا که دامادم به او گفته بود اگر شکایت نکند، می‌توانند به عنوان حادثه هنگام کار از بیمه دیه بگیرند. او دخترم را خیلی اذیت می‌کرد.

ما از اول با ازدواج‌شان مخالف بودیم. دخترم لیسانس داشت و محسن دیپلمه بود. از نظر فرهنگی هم تفاوت زیادی داشتیم، در ضمن روز حادثه محسن به مادرش تلفن کرده و موضوع قتل دخترم را به‌طور کامل شرح داده بود، اما حالا مدعی است که هیچ چیزی به یادش نمی‌آید و با داستانی ساختگی می‌خواهد خود را بیگناه نشان دهد!»

بازپرس پرونده پس از شنیدن اظهارات متهم گفت: معاینات پزشکی قانونی احتمال خودزنی مرد جوان را منتفی نمی‌داند و با توجه به انکار متهم در قتل همسرش، وی بار دیگر برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

 

 




موضوع مطلب : قتل - ترور - شهادت

لوگو
سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 244
  • بازدید دیروز: 183
  • کل بازدیدها: 1102753
پیوندها