سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
درباره وبلاگ


سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
صفحات وبلاگ
23090294263918019306.jpg
چهارشنبه 91 فروردین 16 :: 1:54 عصر ::  نویسنده : محسن قاری

خانواده شوهرم خدمتکار می‌خواسته‌اند، نه عروس

دختر جوانی با هزاران آرزو وارد خانواده شوهرش می‌شود، غافل از اینکه این خانواده او را نه تنها به عنوان «عروس خانواده» قبول نخواهد کرد، بلکه از او خواهد خواست که همانند یک خدمتکار وظیفه‌شناس،رفتار کند....

 

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، زنی در دادگاه خانواده حضور یافت و درخواست جدایی‌اش را به قاضی دادگاه ارائه کرد. این زن 28 ساله، سخنانش را با گریه آغاز کرد و خطاب به قاضی گفت: پنج سال است که عروس خانواده شوهرم شده‌ام، در این سال‌ها کمترین بی‌احترامی نسبت به آنها نکردم اما در مقابل بیشترین بی‌احترامی را از آنها دیده‌ام.

وی ادامه داد: 23 سال داشتم که مادر شوهرم در یک مهمانی من را برای پسرش خواستگاری کرد و ازدواج ما به صورت کاملا سنتی برگزار شد، اما اکنون روزی هزار بار اظهار پشیمانی می‌کنم که چرا ظاهر خانواده شوهرم را ملاک اصلی برای ازدواج در نظر گرفتم.

زن جوان در پاسخ به پرسش قاضی دادگاه مبنی بر اینکه «مگر ظاهر خانواده شوهرتان چگونه بوده است» بیان کرد: متاسفانه خانواده شوهرم در ظاهر با فرهنگ و مبادی آداب هستند اما برخلاف ظاهرشان رفتار دیگری از خودشان می‌دهند و تا کسی وارد خانواده‌شان نشود به این موضوع پی نخواهد برد.

وی در حالی که به آرامی گریه می‌کرد، با بیان اینکه تصور خانواده همسرم از «عروس خانواده»، خدمتکار بود، افزود: خانواده سعید از همان ماه‌های اول ازدواجمان از من می‌خواستند که کارهای منزلشان را به طور کامل انجام دهم. من هم به دلیل اینکه هیچ ذهنیت نامناسبی از آن‌ها نداشتم برای حرف‌هایشان ارزش قائل می‌شدم و کارهای منزل‌شان را همانند یک خدمتکار انجام می‌دادم. بعد از گذشت مدت طولانی، یک روز بیمار شدم و نتوانستم به طبقه پایین که منزل خانواده شوهرم بود،‌ بروم اما آنها با فحاشی من را مجبور کردند که همانند دیگر روزها کارها را انجام دهم.

زن جوان گفت: زمانی که مشکل را با شوهرم مطرح کردم، با خونسردی کامل پاسخ داد که باید با خانواده‌ام کنار بیایی، و من نمی‌توانم به آن‌ها بگویم که با تو چه رفتاری داشته باشند، پنج سال از آن روزها می‌گذرد و من در این سال‌ها با خوش‌بینی کاذبی که داشتم فکر می‌کردم که می‌توانم زندگی خوبی را داشته باشم اما دیگر زندگی برای من با خانواده‌ایی که عروس را همانند خدمتکار می‌دانند، غیرقابل تحمل است.

وی در پایان اظهار کرد: از شوهرم مهریه‌ای نمی‌خواهم فقط از او می‌خواهم به جدایی‌مان رضایت دهد.

به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زن جوان به دلیل عدم حضور مرد در دادگاه حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و رسیدگی به پرونده را به جلسه‌ای بعد موکول کرد.

انتهای پیام




موضوع مطلب : عقد نکاح - مهریه - طلاق - حقوق خانواده - حقوق زنان

لوگو
سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 359
  • بازدید دیروز: 310
  • کل بازدیدها: 1101243
پیوندها