موضوع با کره بودن دختر در فرهنگ و تمدن ایران و اسلام قبل از ازدواج بسیار مهم است به گونه ای که قانونی در این خصوص وضع شده است لیکن بر اساس همین نوع نگاه و توجه عرف که قانون را حمایت می کند وجود پرده بکارت چیزی است که هم نشانه ی سلامت جسمانی و تازه بودن دختر و فقدان هرگونه رابطه جنسی دختر با دیگران است وهم نشانه عفت و پاکدامنی دختر است اما به این سادگی ها هم نیست چرا که در همین دوران می بینیم رابطه های دختران با جنس مخالف خود بصورتهایی است که نمی شود درک و کشف درستی از این حالت داشت و فهمید دختر قبل از ازدواج با دیگر ی رابطه داشته است یا خیر؟

حتی رابطه ها ی جنسی با روش های دیگر و یا ترمیم پرده در شکل مدرنش یا بیان و طرح این قضیه که انواع پرده ها میتواند متفاوت باشد وبه هر نوع از ترفندی امکان فریب و دور زدن طرف مقابل یعنی زوج می تواند رقم بخورد. با این حال داشتن این پرده تا چه اندازه ای مهم است که فقدانش بتواند موجب فسخ یا طلاق باشد ؟تا کنون در کشور ما با عنایت به سابقه موضوع پرونده هایی متعدد طرح شده است و به نتایج عجیبی نیز رسیده است .از سویی برخی ها هم به عدم اهمیت این موضوع یعنی پرده بکارت عقیده دارند.در هر حال ما تنها به یکی از پرونده ها اشاره می کنیم تا ببینیم در فرهنگ ایرانی اسلامی تا چه اندازه ای بهانه ای می باشد برای به هم ریختن زندگی و زیر سوال بردن شان و شخصیت یک انسان و عدم رعایت حقوق زوج در زندگی مشترک از سویی این موضوع چیزی است که در ابتدایی زندگی مشترک مطرح است و هنوز به شروع رابطه ها و دردسر ها و برخورد های سلایق افکار نرسیده است تا مشخص گردد چقدر تحمل دارند انعطاف پذیر هستند انتقاد پذیر هستند درست در شروع یک زندگی شیرین مسئله داشتن یا نداشتن پرده بکارت مشکل ساز می شود نمونهاش را بخوانید:

خانمی که قبلا ازدواج کرده است و بنابر هر دلیلی از شوهرش طلاق گرفته و جدا شده است بعدا با شخصی یا پسری دیگر آشنا می شود و در ضمن رابطه ها ی اولیه دو خانواده عنوان میکند که من شوهر داشتم و جدا شدم ولی دخترم و تنها یک هفته با هم بودیم بعدا به جهت معتاد بودن او یا دلایلی دیگر از او جدا شدم و زوج و خانواده اش بنابر صحت حرف و اظهارات این خانم مهریه ای را تعیین می کنند300سکه مثلا و وصلت سر می گیرد لیکن در همان ماه اول اختلافهایی بین دوطرف - زوجین -رخ می دهد تا حد بسیار تند و شدید و پسر یا همان زوج و خانواده اش مدعی دختر نبودن این خانم شده اند و می گویند این خانم مار ا فریب داده است و تقاضای فسخ نگاح را دارند چون طرف مقابل یعنی زوجه به صورت تدلیس یا فریب و نیرنگ وارد این رابطه شده است و از طرفی خانم نیز با باجرا گذاشتن مهریه اش و تقاضای نفقه اقدام قانونی کرده است این خانم از شوهر قبلی اش نیز مهریه و نفقه اش را تمام گرفته است و حتی او را به زندان افکنده بود. با این حال بفرمایید کدام راست می گویند ؟!!!!زوج یا زوجه ؟حق با کدام است ؟اگر شما قاضی یا وکیل این پرونده باشید با چه استدلال و روشی واقعیت و حقیقت را کشف می کنید و چه حکمی می دهید؟

 http://arakilaw.blogfa.com/