.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
درباره وبلاگ


سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
صفحات وبلاگ
23090294263918019306.jpg
چهارشنبه 90 شهریور 30 :: 1:56 صبح ::  نویسنده : محسن قاری

حاشیه‌ی ‌نگاری ایسنا از اعدام قاتل دکتر سرابی در ملاء عام؛
خنده‌های «سجاد» در شرق تهران غروب کرد

عامل قتل دکتر سرابی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران که انتقام‌گیری از پزشک معالج مادرش را انگیزه قتل این متخصص قلب و عروق عنوان کرده بود، درحالی که با خنده از خودروی مخصوص حمل محکومان برای اجرای حکم خارج می‌شد رو به خبرنگاران گفت که فقط می‌داند، ناراحت نیست..

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، میدان هفت‌حوض منطقه نارمک تهران در سحرگاه سه‌شنبه مهیای مجازات شخصی بود که در شهریور 89 در همان حوالی سوار بر موتورسیکلت به اتومبیل «غلامرضا سرابی» متخصص قلب و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران نزدیک شده و با شلیک دو گلوله او را کشت.

بر اساس این گزارش، در ساعات ابتدایی بامداد می‌شد تعداد انگشت‌شماری از مردم را که در گوشه و کنار میدان هفت حوض مشاهده کرد. حضور پلیس راهنمایی و رانندگی برای کنترل ترافیک این محدوده پر رفت وآمد قابل توجه بود.

ابتدای خیابان جانبازان شرقی – ضلع شرقی میدان هفت حوض ـ به عنوان نقطه شروع محل اجرای حکم تعیین شده بود. در دو طرف این خیابان منازل مسکونی بودند که بعضا ساکنان آن با شنیدن سر و صدای جمعیت حاضر و تردد ماشین‌ها از پنجره به بیرون سرک کشیده بودند تا ببینند قرار است چه اتفاقی رخ دهد.

اغلب کسانی که برای تماشای صحنه اعدام آمده بودند، نوجوان یا جوان بودند. پسربچه‌ای با سن کمتر از 12 سال هم در بین جمعیت حضور داشت. چند نوجوان درمورد صحنه اعدام صحبت می‌کردند. رفته رفته به جمعیت افزوده می‌شد و به دلیل محدود بودن فضای صحنه اجرای حکم، بعضی از حاضران جای خود را تغییر می‌دادند تا دید بهتری داشته باشند. چند نفر از نوجوان‌های حاضر در میدان هفت‌حوض از جریان قتل دکتر سرابی در سال گذشته صحبت می‌کردند و حتی به محل دقیق وقوع جنایت اشاره می‌کردند، گروهی دیگر هم جریان قتل «روح‌الله داداشی» و اجرای حکم متهم آن پرونده را به دوست‌شان یادآوری می‌کردند.

ساعت 4 و 47 دقیقه آمبولانس پزشکی قانونی با عبور از بین جمعیت به خیابان جانبازان شرقی، یعنی محل اجرای حکم وارد شد. رییس پلیس پیشگیری استان تهران هم در این لحظه در محل اجرای حکم حاضر شد.

ساعت 5 و 2 دقیقه بامداد راننده جرثقیل در حال تغییر مکان جرثقیل و پارک کردن آن در محلی مناسب بود که چند نفر از جمعیت با پریدن از روی داربست‌های حائل به محل اجرای حکم وارد شدند که بلافاصله مامورین نیروی انتظامی آنها را به خارج از محدوده صحنه اجرای حکم هدایت کردند.

پس از استقرار جرثقیل در ساعت 5 و 5 دقیقه ضابطان اجرای احکام دادگستری طناب آبی رنگی را به اهرم جرثقیل آویزان کردند. از بین جمعیت یک پسر جوان گفت: این فرد به قصد انتقام، پزشک معالج مادر خود را کشته است، در حالی که او باید می‌دانست عمر مادرش به دنیا نبوده و زیر عمل فوت کرده است. وی درباره‌ی اعدام در ملاء عام گفت: این کار مناسب بوده و درس عبرتی است برای دیگران. ولی متاسفانه اعدام در ملاء عام فقط در جرایمی مثل قتل و تجاوز به عنف اجرا می‌شود. پسری با سن کمتر از 20 سال می‌گفت: اعدام برای جوانان ایرانی یک تفریح است. ما از ساعت 12 شب آمده‌ایم که صحنه اعدام را تماشا کنیم. از مرد میانسالی که در ردیف اول جای گرفته بود پرسیدیم برای چه آمده‌اید؟ او در پاسخ گفت: نمی‌دانم! فقط می‌دانم اعدام است.

ساعت 5 و 22 دقیقه بود که صدای اذان از بلندگوهای مسجد نبوت میدان هفت حوض پخش شد. یک پسر 24 ساله که علت حضورش را عبرت گرفتن خود و دوستانش عنوان می‌کرد، گفت: ساعت 12 شب با دوستان مشغول بازی بدمینتون در پارک آب و آتش بودیم، به محض اینکه شنیدیم قرار است حکم اعدامی اجرا شود به سمت اینجا حرکت کردیم. جای شما خالی! پسته گرفتیم و سیگار هم کشیدیم.

مرد میانسالی می‌گفت برای خریدن حلیم از خانه بیرون آمدم که متوجه حضور جمعیت شدم و فهمیدم می‌خواهند یک نفر را اعدام کنند. وی که اظهار می‌کرد جریان وقوع این جنایت را از دیگر افراد حاضر در صحنه اجرای حکم شنیده است، ادامه داد: این طور افراد باید از جامعه سرند شوند و جامعه از این افراد پاک شود. مردم جان‌شان را از خیابان پیدا نکرده‌اند که یک نفر با اسلحه بیاید و کسی را بکشد.

دختر جوانی که با تلفن همراه خود مشغول تصویربرداری از جمعیت بود، گفت: از آنجا که در این محله زندگی می‌کنم متوجه شدم قرار است کسی اعدام شود، فکر می‌کنم این اعدام یک درس عبرت باشد. جوانی دیگر گفت: من تا حالا اعدام ندیده‌ام. برایم جذاب است می‌خواهم ببینم آن بنده خدا چه حسی دارد. در همین حین جوانی از یکی افراد حاضر در صحنه اجرای حکم پرسید اگر طناب دار پاره شود، متهم آزاد می‌شود؟ که این فرد در پاسخ گفت: انشاءالله طناب پاره نخواهد شد تا او به سزای عملش برسد. پسر جوان دیگری با حالت اعتراضی گفت: چرا باید طناب پاره شود؟ دیگری گفت: انشاءالله طناب پاره می‌شود او جوان است و اشتباه کرده است.

در ساعت 5 و 32 دقیقه یکی از ضابطین اجرای حکم، درست بسته شدن طناب دار به اهرم جرثقیل را بررسی کرد. یک اتوبوس خط ویژه از میدان هفت حوض عبور می‌کرد که افراد سوار بر آن پشت پنجره‌های اتوبوس ایستاده بودند تا متوجه علت تجمع مردم شوند.

در ساعت 5 و 46 دقیقه خودروی مخصوص حمل محکومان به صحنه اجرای حکم وارد شد. یک دقیقه بعد در حالی که عکاسان زیادی منتظر خروج محکوم به اعدام از خودرو بودند تلاوت آیاتی مربوط به قصاص از قرآن کریم از بلندگو پخش شد.

5 و 51 دقیقه درب خودرو باز شد و متهم با لبخندی بر لب و چشمانی که از شدت نور فلاش دوربین‌ها تحت تاثیر قرار گرفته بود، از خودرو پایین آمد. در همین لحظه خبرنگاران اطراف «سجاد کریمی» جمع شدند. خبرنگاری از او پرسید آیا اشتباه پزشک انگیزه مناسبی برای قتل بود؟ که او در پاسخ گفت: من به خاطر مادرم اینجا هستم و فقط می‌دانم هیچ ناراحتی ندارم.

خبرنگار سوال خود را این گونه تکرار کرد که شاید این یک خطای پزشکی باشد؟ سجاد کریمی گفت: خب خطای پزشکی که بود. خبرنگار دیگری پرسید اگر بگوییم دکتری که مادر شما را معالجه کرده است مرتکب خطای پزشکی شده است آیا واقعا این دلیل بر ارتکاب چنین جرمی می‌شود؟ محکوم به اعدام در حالی که هم‌چنان خنده بر لب داشت، پاسخ داد: هر کس یک طرز فکر و عقیده‌ای دارد.

خبرنگاری از چگونگی تهیه اسلحه پرسید که وی در پاسخ گفت: اسلحه فراوان است. هر خانه‌ای که در آن 2 عدد اسلحه نباشد خانه نیست. وی در پاسخ به این سوال که‌ آیا پشیمان نیستید؟ گفت: این سوال را نپرسید و در ادامه خندید.

آخرین سوال این گونه مطرح شد که شاید پزشک خطایی مرتکب شده اما شما قتل نفس را از روی عمد مرتکب شدید، چه جوابی دارید؟ متهم در حالی که آماده رفتن به بالای سکوی اعدام بود، با خنده گفت: بعدا. جواب این سوال‌تان را در آن دنیا می‌دهم و سپس به سمت جرثقیل حرکت کرد.

در ساعت 5 و 53 دقیقه متهم روی سکوی اجرای حکم و بر روی چهار پایه قرار گرفت و محکوم به اعدام در حالی که همچنان خنده بر لب داشت، اطرافش را نگاه می‌کرد و سرش را جلو آورد تا طناب آبی رنگ به گردن او آویخته شود. یک دقیقه بعد حکم دادگاه توسط سرپرست دادسرای جنایی تهران قرائت شد و پس از پایان آن در ساعت 5 و 57 دقیقه ضابطین اجرای حکم چهارپایه را از زیر پای «سجاد کریمی» 25 ساله کشیدند تا رفته رفته خنده‌ی از روی اطمینان او، رنگ ببازد.

حدود 7 تا 8 دقیقه محکوم به اعدام در حال جان دادن بود و چند دقیقه بعد از آن از حرکت بازایستاد. نه از خانواده دکتر سرابی که گفته می‌شد در اثر تهدید وابستگان محکوم به خارج از تهران انتقال داده شده‌اند و نه از خانواده محکوم کسی در صحنه اجرای حکم حضور نداشت و تنها وکلای خانواده دکتر سرابی در محل حاضر شده بودند.

ساعت 6 و 20 دقیقه هنوز عکاسان مشغول گرفتن عکس بودند. چهار دقیقه بعد مامور پزشکی قانونی از زنده نبودن سجاد کریمی اطمینان حاصل کرد و ضابطین پا بند و دست بند را ازدست و پای متهم باز کردند و او را در کاور قرار دادند.

ساعت 6 و 28 دقیقه آمبولانس کنار جرثقیل آمد. برانکار از آن خارج شد و با پایین آمدن اهرم جرثقیل جسد محکوم روی آن قرار گرفت و ضابطین طناب را از اهرم جرثقیل جدا کردند.

چند دقیقه بعد جسد محکوم داخل آمبولانس قرار گرفت و آمبولانس صحنه اجرای حکم را ترک کرد و جمعیت نیز متفرق شدند.

بعد از اجرای حکم، معاون دادستان و سرپرست دادسرای جنایی تهران در جمع خبرنگاران با بیان اینکه انگیزه محکوم به اعدام از قتل دکتر سرابی انتقام شخصی بوده است، گفت: محکوم به اعدام فکر می‌کرده پزشک در عمل جراحی مادرش کوتاهی کرده و دست به این کار زده است.

 امیرآبادی فراهانی افزود:‌ کسانی که به هر نحوی مخل نظم عمومی هستند و نظم عمومی را به هم می‌زنند، در صورتی که قوه قضاییه مصلحت بداند و احکام قصاص و اعدام‌شان صادر شود قطعا با دستور رییس قوه قضاییه در ملاءعام حکم آنها اجرا خواهد شد.

خبرنگاری پرسید آیا اجرای در ملاءعام این احکام تنها در مورد جرایم منجر به قتل است که وی در پاسخ گفت: بستگی به این دارد که سیاست قوه قضاییه در برهه‌های زمانی چه باشد. اگر اقتضاء کند ممکن است حکم جرایم مشابه هم در ملاءعام اجرا شود.

 

تهیه و تنظیم از خبرنگار ایسنا: فرهاد صمدی‌پور




موضوع مطلب : دادگاه صالح - حکم قاضی - قصاص - اعدام - عفو

لوگو
سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 150
  • بازدید دیروز: 183
  • کل بازدیدها: 1102659
پیوندها