.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
درباره وبلاگ


سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
صفحات وبلاگ
23090294263918019306.jpg
چهارشنبه 90 شهریور 30 :: 2:0 صبح ::  نویسنده : محسن قاری

"تخم حنظل کاشتی، شیرینی خرما مجو"
آسیب‌شناسی فرهنگ فوتبال در میزگرد ایسنا
"فوتبال پدیده‌ای فراتر از مرگ و زندگی"

از روزگاران قدیم همواره گفته می شود که ورزشگاه‌ها مکانهای مقدس و دارای حرمت اند، اما چندی است که دامان این "مکان‌های مقدس"، با پلشتی، خشونت و هتک حرمت های بیمارگونه‌ی تماشاگران آلوده شده است؛ تماشاگری که دیگر نمی‌توان آنها را به راحتی با عنوان کردن این جمله تکراری که: "متخلفین، عده اندکی تماشاگرنما بوده اند" تبرئه کرد. شاید زمانی می شد برای لفظ "تماشاگرنما" مصداقی پیدا کرد؛ زمانی که هنوز "کسوت‌ها" در ورزشگاه ها "حرمت" داشتند و هنوز تماشاگر با فرهنگ ایرانی که رسانه‌ها او را "بهترین تماشاگر دنیا" می نامیدند، به خود اجازه نمی داد، زبان به توهین و تحقیر و ناسزا بگشاید...

خلاء فرهنگ در ورزشگاه‌های فوتبال، از زاویه‌های دیگری نیز قابل بررسی است و بی‌انصافی است اگر تماشاگر بی‌نوا را زمینی فراخ برای جولان اسب انتقادات بدانیم و بی‌مهابا بر آن بتازیم. وقتی امیر حاج ‌رضایی می گوید، فوتبال، درون خود خشونتی پنهان دارد، به این معنی است که تماشاگر را نباید به خودی خود مقصر تمام اتفاقات تلخ داخل ورزشگاه ها دانست. باز به گفته این کارشناس کهنه‌کار، اگر مقصران بی‌فرهنگی و بی ‌نظمی استادیوم‌ها را به صف کنیم، تماشاگران در انتهای صف قرار می‌گیرند؛ پس نفرات ابتدای صف چه کسانی هستند؟

اگر سوال بالا را از متخصصین با تجربه و دانا بپرسید، پاسخ خواهید شنید که: " مشکلات مالی و تنگناها می‌تواند تماشاگر را به عصیان برساند". معنی این حرف این است که تماشاگر، پیش از آن که به ورزشگاه قدم بگذارد، با تنگناها و چالشهای مالی، خانوادگی، فردی و اجتماعی رو‌به‌رو است که درصد بالایی از توان و انرژی او را می‌گیرد. این چالش‌ها در نهایت، پوسته ای از یک انسان خالی از توان تفکر و استدلال منطقی را راهی ورزشگاه می‌کند؛ حال اگر تیم مورد علاقه این تماشاگر بد بازی کند یا ببازد، دیگر بهانه لازم برای فوران هیجانات منفی و عقده‌های روانی تماشاگر خسته جان، فراهم می‌شود و او نیز با تمام توان باقی‌مانده‌اش از فرصت به دست‌آمده نهایت بهره را می‌برد تا به نوعی خود را از عصبیت‌های معیشتی‌اش رها کند. در این رابطه، دکتر نجفی توانا، جرم‌شناس و استاد جامعه‌شناسی اعتقاد دارد که از نظر جرم‌شناسی، رفتارهای هیجانی منجر به تخریب و ضرب و جرح بازتاب شرایط روحی و روانی تماشاگر است؛ تماشاگری که منتظر بهانه است تا برای بیان سایر خواسته‌هایش از آن استفاده کند. در حقیقت تماشاگر ما نمی‌تواند رفتار خود را مدیریت کند. هر کدام از آن‌ها آمادگی نظم گریزی را در شخصیت خود دارند و منتظر شرایط بروز آن هستند.

کارشناسان معتقدند که حل مشکلات فرهنگی فوتبال، نیازمند عزم ملی است و بدون ارتقای فرهنگ، ارتقای سطح فنی فوتبال میسر نیست. نجفی توانا همچنین می‌گوید: "حل مشکلات فرهنگی فوتبال 5 مرحله دارد"؛ او این مراحل را این گونه تعریف می‌کند: آسیب شناسی مشکلات فرهنگی و ریشه‌یابی آن ها،دخالت نظام ورزش در ساخت و ایجاد استادیوم‌های مناسب، با امکانات رفاهی مطلوب، به منظور پیشگیری از بروز عصبیت‌های ناهنجار در تماشاگران، پلیسی عمل نکردن نیروی انتظامی و حمایت این نیرو از افراد نظم‌پذیر، مدیریت رسانه‌ها و کنترل آن ها بر عملکرد زیرمجموعه‌ها در بزرگنمایی نکات مثبت ورزش و رویدادهای اخلاق‌گرا در ورزشگاه‌ها و در نهایت، هدایت ارزشی و رفتاری بازیکنان و مربیان فوتبال و ترویج فرهنگ پهلوانی در برابر سرمایه‌سالاری در ورزش.
فوتبال ایران، هر روز دچار بحرانی تازه می‌شود؛ زمانی بداخلاقی تماشاگران، گاهی نتیجه نگرفتن فوتبال ملی، دوره‌ای حذف‌های ناباورانه تیم‌ها از مسابقات آسیایی و جهانی به دلیل ناهماهنگی و بی‌اطلاعی دست اندرکاران امر فوتبال و آگاه نبودن آن ها به مناسبات اداری بین‌المللی، زمانی هجوم "لیدر"ها (بخوانید من درآوردی‌ترین واژه فوتبال در ایران) به سکوها و هجمه بی‌رحمانه آن ها به ساحت فرهنگ ضعیف شده و کم‌سوی استادیوم‌ها، و بحران‌های دیگری که ذکرشان در این مقال نمی‌گنجد.
"بیل شانکلی"، مربی اسطوره‌ای دهه 70 لیورپول می‌گوید « فوتبال ، مساله مرگ و زندگی نیست، بلکه چیزی فراتر از این دو است». به راستی، مقصود شانکلی چیست؟ پدیده‌ای که میلیاردها نفر را در جهان، در طول تاریخ و از هر تیره و رنگ و زبانی واله و شیدای خود کرده است. پدیده‌ای که دو روی زشت و زیبا دارد؛ اما چه زمانی این پدیده اعجاب انگیز، روی زیبایش را به ما نشان خواهد داد؟

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در راستای بررسی مشکلات فرهنگی موجود در فضای ورزش ایران و به ویژه فوتبال، میزبان دو تن از کارشناسان صاحب‌نظر در این رابطه بود. امیر حاج‌رضایی و دکتر علی نجفی‌توانا استاد دانشگاه و جرم‌شناس در این میزگرد دو ساعته به بیان دیدگاه‌های خود درباره مشکلات موجود در فضای فرهنگی فوتبال پرداخته و ضمن آسیب‌شناسی این مشکلات، برای حل آن ها راهکارهایی ارائه دادند.

**تماشاگر در ورزشگاه به دنبال «فوتبال درمانی» است

حاج رضایی: در هر شهرستانی یک جامعه کوچک به نام «ورزشگاه » وجود دارد که فضای آن‌ها تشکیل یافته از آدم هایی است که در جامعه‌ای بزرگ‌تر حضور دارند. تماشاگران فوتبال از دل جامعه بیرون می‌آیند. تماشاگر که در جامعه زندگی می‌کند، با چالشهایی در زندگی خود روبرو است و تنگناهایی در زندگی‌اش دارد که فضای ورزشگاه را جایی برای فریاد زدن و اعتراضش به وضع زندگی‌اش می‌بیند. تماشاگر در ورزشگاه هر کاری که می‌خواهد انجام می‌دهد و در آنجا برای خود ایمنی‌ای را متصور است که در جامعه بزرگ‌تر از آن محروم است و در واقع به نوعی به «فوتبال درمانی» می‌پردازد. البته منظور من این نیست که ایمنی موجود در ورزشگاه به تماشاگران اجازه بدهند که هر کاری بخواهند انجام دهند، بلکه می‌خواهم بگویم این فضای مجازی در ورزشگاه برای مردم ایجاد می‌شود که به نوعی خود را درمان کنند.

**امروزه دیگر لغت «تماشاگرنما» مصداق ندارد چون همه‌گیر شده است

حاج رضایی: مسایل دیگری نیز در ساختار فوتبال ایران وجود دارد که تماشاگران را عصبی می‌کنند. این مسایل را بارها در گزارش‌های خبری دیده‌ایم؛ گزارش‌هایی که نشان می‌دهند در مسابقات فوتبال و به ویژه‌ در بازی‌های مهم، تماشاگر محترم شناخته نمی‌شود و در ارائه خدمات، بلیت فروشی و مسایل دیگر به او احترام گذاشته نمی‌شود. همین مشکلات موجود در سرویس‌های بهداشتی ورزشگاه‌ها، آبخوری‌ها و عدم ارائه خدمات مناسب مقدمات تشتت ذهنی تماشاگران را ایجاد می‌کند و آن‌ها را در معرض شدیدترین آسیبها قرار می‌دهد. مجموعه این مسایل باعث می‌شود تماشاگران از حدی که نباید بالاتر بروند، فراتر روند. نباید ورزشگاه را نیز به صورت منفرد و جداگانه بررسی کرد و تماشاگران را نباید مقصرین اصلی مشکلات فرهنگی فوتبال دانست. در رسانه‌های ما پیش‌تر به عده اندکی که در ورزشگاه‌ها بی نظمی ایجاد می‌کردند و شعارهای نامناسب می‌دادند، «تماشاگرنما» گفته می‌شد، اما این لغت امروزه دیگر مصداق ندارد چرا که این مسایل در همه ورزشگاه‌ها و بین همه تماشاگران وجود دارد. چندین ورزشگاه در کشور ما وجود دارد که کیلومترها از شهرها دور هستند و نه سرویس حمل و نقل مناسبی دارند و نه در آن‌ها خدمات مناسبی به تماشاگران ارائه می‌شود. مردم خسته و درمانده از راه‌های دور به ورزشگاه می‌روند تا بازی تیمشان را نظاره کنند. حال اگر تیمشان بازی را ببازد، میزان ناهنجاری‌ها بیشتر می‌شود. ممکن است تماشاگر پس از پایان بازی ساعت‌ها در بیابان منتظر ماشین بماند و خسته و عصبی شود؛ آن زمان است که شیشه‌ها شکسته می‌شود و سایر اتفاقات تلخ رخ می‌دهد.

**فوتبال، در درون خود خشونتی پنهان دارد

حاج رضایی: من می‌خواهم بگویم که مجموعه یکسری عوامل در نابسامانی فوتبال نقش دارند که باید تمام آن‌ها را در نظر گرفت. نگاه ما نباید انتزاعی و فقط معطوف به ورزشگاه‌ها باشد. ما در یک جامعه زندگی می‌کنیم که ورزشگاه‌ها جامعه‌ای کوچک در دل آن هستند. چالش‌هایی که افراد به صورت فردی و اجتماعی در جامعه بزرگ‌تر دارند و همراه آن‌ها به ورزشگاه منتقل می‌شود و در آنجا نمود پیدا می‌کند. تماشاگران احساس می‌کنند در ورزشگاه‌ها برای تخلیه روانی‌شان امنیت وجود دارد بنابراین فریادی را که در خیابان نمی‌توانند بزنند، در آنجا می‌زنند. ضمن اینکه در جمع، امنیت تشدید می‌شود. البته تصور نکنید این مسئله مختص ایران است چرا که اصولا فوتبال رشته‌ای چالش‌برانگیز است و در درون خود خشونتی پنهان دارد. گاهی اوقات این خشونت سازمان یافته است. یعنی با مسائل تاریخی، اجتماعی و تضادهای موجود در هر کشوری آمیخته می‌شود و شدت می‌یابد. مثلا می‌توان به تقابل هلند و آلمان در طول تاریخ دو کشور اشاره کرد. هلند در دوران جنگ جهانی دوم توسط آلمانی‌ها اشغال شده بود و به شدت دچار ویرانی، قتل و غارت گشته بود. این مسائل کینه‌ی عمیقی بین هلندی‌ها ایجاد کرده بود. بنابراین وقتی فرانک رایکارد در جام جهانی 90 به سوی رودی فولر آب دهان پرتاب کرد، در اصل این آب دهان، موشکی بود که به سوی آلمان پرتاب شد. یا همچنین مسابقه ترکیه با ارمنستان را نمی‌توانید بدون در نظر گرفتن تاریخ و جغرافیای دو کشور بررسی کنید و فقط به فوتبال بسنده کنید. چگونه است که قتل عام ارامنه توسط دولت عثمانی سال‌هاست که در حافظه مردم ارمنستان باقی مانده و نمی‌توانند آن را فراموش کنند اما فوتبال با جاذبه خود کاری انجام می‌دهد که رییس جمهور ترکیه پس از سال‌ها به ایروان می‌رود، دیدار تیم ملی کشورش با ارمنستان را از نزدیک می‌بیند و برای اولین بار سرود ملی ترکیه در ارمنستان مترنم می‌شود؛ اتفاقی که یک تابو بوده و کسی جرات انجامش را نداشته است.

** حساسیت شهرآورد، ریشه در تاریخ ایران دارد

حاج رضایی: درباره شهرآورد تهران نیز که می‌گویند بسیار حساس است، باید برنامه‌ای تولید کرد و این حساسیت را بررسی کرد تا نسل جوان امروز که این دو تیم را از گذشته‌های دور نمی‌شناسد و درباره تاریخ آن‌ها توسط واسطه‌ها آگاه شده است، بداند چه عواملی در دهه‌های 40 یا 50 وجود داشته است که باعث این چالش‌ها و حساسیت‌های زیاد داربی شده است. نسل جدید باید بداند این حساسیت‌ها فقط حاصل برد و باخت‌ها نبوده است بلکه دارای ریشه‌های عمیق اجتماعی است مانند آنچه که در اسپانیا و بین تیم‌های بارسلونا و رئال مادرید وجود دارد. وقتی شاه آلفونسوی سیزدهم آشکارا از رئال مادرید حمایت کرد و این تیم را "تیم سلطنتی مادرید" نامید، مردم اسپانیا در برابر این تیم دولتی، بارسلونا را تیمی مردمی تصور کردند. در ایران نیز و در زمان گذشته مردم تاج را که اکنون استقلال شده است، متعلق به دربار و شاهین را متعلق به خود می‌دانستند؛ بنابراین اگر در یک بازی داور شهرآورد علیه شاهین تصمیمی می‌گرفت، مردم این اشتباه را حرکتی دستوری از سوی دربار و علیه خود تعبیر می‌کردند. این گونه بود که حساسیت‌های این بازی شدت گرفت.

ادامه دارد

تهیه و تنظیم: محمد علی ایزدی




موضوع مطلب : ورزش

لوگو
سلام. وبلاگ محسن قاری فارغ التحصیل کارشناسی حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان در جهت ارتقای توان مطالعاتی خود و ارایه مطالب مرتبط اقدام به درج این وبلاگ کرده ام. کلیه نظرات دوستان محترم میباشد و منتظر ارایه نظرات و پیشنهادات و مشاوره و تبادل لینک باشما هستیم.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 139
  • بازدید دیروز: 183
  • کل بازدیدها: 1102648
پیوندها